کد مطلب:304421 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:190

حکمت حج
وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ؛ و برای استحكام دین، حج را [مقرّر كرده است]. عبادت بزرگ حج، دارای ابعاد متنوعی است كه هریك، احساس نوعی از تكلیف را در وجود آدمی اشباع می كند. تكلیف مالی، پوشیدن دو پوشاكِ بسیار ساده به نام لباس احرام كه الغای تشخّصات ساختگی و وهمی را از برادرش به نام انسان به دنبال دارد و این پوشاك ساده و پرمعنایی است كه آدمی را وارد دریای وحدت می كند:


سرِ خوانِ وحدتْ آن دم كه دم از صفا زدم من

به سرِ تمام مُلك و ملكوت پا زدم من


درِ دید غیر بستم، بت خویشتن شكستم

ز سبوی یار مستم كه می وَلا زدم من


درِ دیر بود جایم به حرم رسید پایم

به هزار در زدم تا در كبریا زدم من


پی حكّ نقش كثرت ز جریده هیولا

نتوان نمود باور كه چه نقشها زدم من


قدم وجود در بارگه قِدَم نهادم

عَلَم شهود در پیشگه خدا زدم من


پی فرشهای استبرقِ جنّت حقایق

ز بساط سلطنت رسته به بوریا زدم من


(حكیم صفای اصفهانی)

لبیك؛ اجابت دعوت الهی و خودداری از ارتكاب اموری متعدد (تروك احرام) است، چرخیدن به دورِ كعبه و حركت و تكاپو در بین صفا و مروه، و وقوف در عرفات و منا، همراه با انجام مناسك آنها و از همه مهمتر، نیّت و اخلاص در آن، كه جانِ همه عبادتهاست و بسیاری تكالیف دیگر. گویی حج تبلور همه اسلام است، از عقاید گرفته تا اخلاق و تكالیف عملی كه دستاورد بعثت است و داشتن این فلسفه عالی و حكمت والاست كه اگر كسی آن را به عَمدْ به جا نیاورد، در جبهه كافران است:

وَللَّهِِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ. [1] و برای خدا حجِّ آن خانه، بر عهده مردم است؛ البته بر كسی كه بتواند به سوی آن راه یابد، و هركه كفر ورزد، یقیناً خداوند از جهانیانْ بی نیاز است.


[1] سوره آل عمران، آيه 97.